اصطلاحات ارزهای دیجیتال

اصطلاحات ارزهای دیجیتال

1401/02/16

مقدمه

دنیای ارزهای دیجیتال، دنیایی وسیع و پیچیده است که می تواند برای تازه واردان ترسناک باشد زیرا دارای اصطلاحات بسیار زیاد، صرافی ها و توکن های بی پایان است و به روز رسانی دائم اطلاعات از الزامات فعالیت حرفه ای در این حوزه است. اگر به دنبال شروع کار در حوزه رمزنگاری هستید یا فقط می خواهید اصول اولیه را بهتر درک کنید، راهنمای جامع ما را در مورد 100 مورد از رایج ترین اصطلاحات این دنیا را از دست ندهید.


Blockchain (بلاک چین):

 نوعی دفتر کل عمومی غیرمتمرکز است که حاوی سوابق معاملات است و پایه و اساس کار رمزارزها را تشکیل می دهد و از رمزنگاری برای پیوند دادن بلوک های زنجیره ای به یکدیگر استفاده می کند. به طوری که هر بلوک با بلوک قبلی ایجاد شده مرتبط می شود و ساختار آن به گونه ای است که از وقوع هرگونه دستکاری یا تغیر سابقه ی معاملات جلوگیری می کند؛ زیرا اینکار بلافاصله توسط سایر کاربران در شبکه شناسایی می شود.


Cryptocurrency (رمزارز):

 شکلی از دارایی دیجیتال که از رمزنگاری به عنوان معیار امنیتی اصلی خود برای کنترل ایجاد واحدهای اضافی و تأیید تراکنش ها در شبکه غیرمتمرکز خود استفاده می کند. از آن با نام هایی چون ارز دیجیتال، رمزارز، کریپتوکارنسی و کریپتو یاد میشود.


Token(توکن):

 واحدی از ارزش است که برای اهداف مختلف در یک اکوسیستم رمزنگاری استفاده می شود. توکن ها می توانند هر نوع دارایی را نشان دهند، از کالاهایی مانند طلا یا دانه های قهوه گرفته تا امتیازات وفاداری، املاک و مستغلات یا حتی سایر ارزهای دیجیتال.


Bitcoin (بیت کوین):

 اولین ارز دیجیتال غیرمتمرکز که در سال 2009 منتشر شد.


Altcoin (آلت کوین):

 هر ارز دیجیتالی به غیر از بیت کوین، آلت کوین است.


Exchange (صرافی):

 پلتفرم هایی هستند که به کاربران امکان خرید، فروش یا معامله ارزهای دیجیتال با سایر ارزهای دیجیتال یا ارزهای سنتی مانند دلار آمریکا یا یورو را می دهند. مبادلات رمزارزها بخش مهمی از اکوسیستم بازارکریپتو هستند که به کاربران امکان دسترسی به وجوه رمزنگاری شده شان را می دهند.


ATH:

 مخفف All-Time High و به معنی بالاترین ارزشی است که یک دارایی در تاریخچه ی خود از ابتدا تا کنون به دست آورده است.


Wallet (کیف پول):

 مکان دیجیتالی است که به وسیله کلیدهای خصوصی و عمومی وجوه رمزنگاری شده شما را ذخیره و نگهداری میکند و این کلیدها دسترسی به دارایی های ارز دیجیتال شما را فراهم می کنند.


Hardware wallet (کیف پول سخت افزاری):

 همچنین به عنوان ذخیره سازی/کیف پول سرد نیز شناخته می شود، در اصل یک حافظه USB است که می تواند برای تراکنش های آفلاین و ایمن نگه داشتن کلیدهای خصوصی شما استفاده شود. این کیف پول نسبت به سایر انواع کیف پول ها ایمن تر در نظر گرفته می شود زیرا در صورت گم کردنشان دسترسی به آنها سخت تر است. 


HODL(هودل):

 یک اشتباه تایپی عمدی برای کلمه "hold" که در اصل توسط یک کاربر ناشناس در فروم Bitcointalk ارسال شده بود، که جامعه ارزهای دیجیتال بعداً آن را به عامیانه برای نگهداری طولانی مدت یک ارز دیجیتال با وجود نوسانات بازار تبدیل کرد.


Hot wallet (کیف پول داغ):

 اشاره به هر کیف پول رمزنگاری که به اینترنت متصل است و بنابراین در معرض خطر هک شدن است، دارد. آنها برای ذخیره سازی طولانی مدت توصیه نمی شوند، بلکه به عنوان راهی برای ارسال/دریافت وجوه در صورت لزوم هستند.


Mining (ماینینگ):

 فرآیند ایجاد واحدهای ارزهای دیجیتال جدید از طریق حل مسائل پیچیده ریاضی است که پس از آن تایید شده و به شبکه بلاک چین اضافه می شوند. ماینرها معمولاً برای کار خود پاداشی به شکل  کوین هایی که استخراج می کنند دریافت می کنند.


Miner (ماینر):

 فرد یا گروهی از افراد که از قدرت محاسباتی در اختیار خود برای تایید تراکنش ها در شبکه بلاک چین استفاده می کنند و در ازای این سرویس پاداش دریافت می کنند.


Bearish(خرسی، نزولی):

وقتی سرمایه گذاران یا معامله گران روند نزولی را مشاهده می کنند، انتظار کاهش قیمت دارند و فروش ارز یا توکن را توصیه می کنند.


Bear market (بازارخرسی یا نزولی):

 بازاری که در آن قیمت ها کاهش می یابد و احساسات منفی در آن موج می زند. این بازار می تواند منجر به کاهش تقاضا شود زیرا خریداران منتظر قیمت های پایین تر هستند.


Bullish (گاوی،صعودی):

وقتی که سرمایه گذاران در حالت بولیش هستند، انتظار دارند قیمت در آینده بالا برود و با خرید ارز یا توکن در این سطوح راحت خواهند بود زیرا معتقدند که این قیمت آن ها افزایش خواهد یافت.


Bull market (بازار گاوی، صعودی):

 بازاری که در آن قیمت ها در حال افزایش است و سرمایه گذاران انتظار بازدهی بهتری دارند.


Decentralised (غیرمتمرکز):

 هر چیزی است که کنترل مرکزی ندارد، بلکه به طور مستقل از طریق شبکه‌های همتا به همتا و الگوریتم‌های اجماع عمل می‌کند، تراکنش‌ها پس از آن که روی بلاک‌چین‌هایی که هیچ مرجع مرکزی یا محل فیزیکی مشخصی ندارند تأییدشدند، قابل برگشت نیستند زیرا غیرمتمرکز هستند.


51%attack (حمله 51 درصدی):

وضعیتی فرضی که در آن بیش از نیمی از قدرت محاسباتی در شبکه بلاک چین توسط یک فرد یا گروه کنترل می‌شود، بنابراین به آنها اجازه می‌دهد تا تعیین کنند که کدام تراکنش‌ها تأیید شوند و می توانند از تکمیل تراکنش های تایید شده توسط سایر کاربران جلوگیری کنند و باعث خرابی در سیستم شوند و سکه ها را دوبرابر خرج کنند.


Airdrop (ایردراپ):

 رویدادی که در آن (توکن ها) یا سکه های رایگان توسط یک پروژه بلاک چین در جامعه توزیع می شود.


Dumping (دامپینگ):

 فرآیند تخلیه یکباره مقادیر زیادی از یک ارز یا توکن در صرافی ها که باعث پایین آمدن شدید قیمت آن می شود، زیرا عرضه آن بسیار بیشتر از تقاضا برای آن ارز دیجیتال خاص است.


Pump and dump:

 (پامپ و دامپ): فرآیند خرید سکه در بازار به منظور افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت آن به وسیله ی جذب سایر کاربران از طریق تحریک طمع آنان و فروش یکباره و خالی کردن آن است.


DYOR:

 مخفف جمله ی Do Your Own Research" "به معنی " تحقیق خودتان را انجام دهید". این بدان معناست که همه سرمایه گذاران کریپتو باید قبل از سرمایه گذاری در پروژه، تحقیقات خود را در مورد آن انجام دهند.


Entry and exit points (نقاط ورود و خروج):

 نقاطی هستند که در آن سرمایه گذار تصمیم به خرید یا فروش یک ارز یا توکن خاص می گیرد.


ERC-20:

 یک استاندارد فنی مورد استفاده برای قراردادهای هوشمند در بلاک چین اتریوم است که تضمین می کند همه توکن ها و تراکنش ها با قوانین خاصی مطابقت دارند.


Fear and greed index (شاخص ترس و طمع):

 یک شاخص فنی است که احساسات بازار را بر اساس قیمت هفت دارایی مختلف اندازه گیری می کند و نشان دهنده ی میزان ترس یا طمع سرمایه گذاران است.


Fiat currency: (ارز فیات):

 ارز قانونی اعلام شده توسط یک دولت است که می تواند توسط اقتصاد آن کشور پشتیبانی شود و دارای موسسه ای است که قوانین آن را تنظیم می کند (بانک مرکزی). به عنوان مثال، پوند بریتانیا (GBP) و دلار ایالات متحده (USD) هر دو ارزهای فیات هستند.


بازگشت سرمایه (ROI):

 مخفف Return on investment است و درصد بازده سرمایه گذاری نسبت به سرمایه گذاری اولیه را نشان می دهد. اغلب از آن برای اندازه گیری عملکرد یک ارز دیجیتال خاص یا استراتژی معاملاتی استفاده می شود، جایی که اعداد بالاتر نشان دهنده نتایج بهتر است.


Rugpull:

 یک استراتژی تقلبی برای ارزهای دیجیتال است که در آن توسعه دهندگان رمزارز پروژه را رها کرده و با پول سرمایه گذاران فرار می کنند.


AML:

 مبارزه با پول شویی(Anti-Money Laundering)، چارچوب قانونی که توسط دولت های سراسر جهان برای جلوگیری از جرایم مالی مانند پولشویی، تامین مالی تروریسم، کلاهبرداری و غیره استفاده می شود.


Bag holder(دارنده کیف):

 اصطلاحی تحقیرآمیز برای توصیف سرمایه‌گذارانی که هنوز دارایی‌های مشخصی را در اختیار دارند که قیمتشان از زمان خرید این اشخاص، به‌طور قابل‌توجهی کاهش یافته است.


Satoshi Nakamoto (ساتوشی ناکاموتو):

 نام مستعار خالق یا خالق های بیت کوین است. هویت واقعی آن(ها) هنوز با وجود چندین تلاش برای حل این معما همچنان یک راز باقی مانده است.


Scalability (مقیاس پذیری):

 توانایی یک سیستم، شبکه یا فرآیند برای رسیدگی و مدیریت بدون مشکل حجم رو به افزایشی از کار است. در مورد شبکه های بلاک چین این اصطلاح به معنی مدیریت افزایش حجم تراکنش ها در یک شبکه بلاک چین بدون به خطر انداختن امنیت،یکپارچگی یا عملکرد،سرعت نسبت به شکل اولیه آن در زمان اولین ایجاد است. یعنی شبکه بتواند بدون هیچ مشکلی و مانند ثبل حجم بالاتری از از تراکنش ها را مدیریت کند.


Scalping (اسکالپینگ):

 فرآیند خرید و فروش یک ارز یا توکن چندین بار در یک روز در بازه های زمانی کوتاه به منظور سود بردن از نوسانات اندک قیمت در آن دوره است.


Sell wall (دیوار فروش):

 یک سفارش بزرگ در یک صرافی است که به منظور پایین آوردن قیمت یک ارز دیجیتال از طریق منصرف کردن دیگران از خرید آن گذاشته می شود و در عین حال از امکان فروش افراد دیگر جلوگیری می‌کند، مگر اینکه بخواهند به قیمت کمتری فروشنده باشند. 


Memecoin (میم کوین):به ارز دیجیتالی که هیچ ارزش ذاتی ندارد و معمولا برای اهداف رسانه های اجتماعی از آن استفاده می شود، می گویند.


Shit coin (شت کوین):

 اصطلاحی تحقیرآمیز برای توصیف ارزهای دیجیتالی که از نظر ارزش ضعیف هستند و احتمالاً شکست می‌خورند.


Smart contract (قرارداد هوشمند):

 قطعه کدی که پس از برآورده شدن شرایط خاص روی بلاک چین اجرا می شود. و به توسعه دهندگان این اجازه را می دهد تا بدون نیاز به ساخت بلاک چین از نقطه ی صفر، برنامه های غیرمتمرکز ایجاد کنند.

Soft fork: ارتقاء به یک پروتکل بلاک چین است که در آن فقط تراکنش های معتبر قبلی، نامعتبر می شوند.


Hard fork:

 یک به‌روزرسانی نرم‌افزاری است که با نسخه‌های قبلی همان پروتکل ارز دیجیتال سازگار نیست، و در نتیجه یک نسخه و انشعاب کاملاً جدید از بلوک صفر ایجاد می‌شود.


Flippening:

 لحظه ای است که ارزش بازار یک ارز دیجیتال (یا ارزش کل توکن های در گردش آن) از ارزش بازار یک ارز دیجیتال دیگر فراتر می رود و در لیست رتبه بندی ارزش بازار جابه جا میشوند.


FOMO:

 مخفف Fear Of Missing Out و به معنی ترس از دست دادن یا جا ماندن است. نام اختصاری که برای توصیف پدیده‌ای ابداع شد که در آن سرمایه‌گذاران یک دارایی را بر اساس اقدامات دیگران می‌خرند یا می‌فروشند و باعث می‌شود فرصت‌های سودآورتری را از دست بدهند.


FUD:

 مخفف کلمات Uncertainty, Doubt, Fear (ترس، عدم قطعیت و شک) است . این ترفندی برای گسترش نگرش منفی در مورد یک رمزارز و آینده آن است و بعضی ها با در نظر گرفتن منافع خود، شک، ترس و عدم اطمینان را در ذهن سرمایه‌گذاران کریپتو ایجاد می کند که این امر می‌تواند باعث کاهش قیمت یک ارز خاص یا کل فضای ارز دیجیتال شود.


FUDster:

 شخصی که FUD (ترس، عدم اطمینان و شک) را در مورد یک پروژه ارز دیجیتال یا بلاک چین خاص، اغلب برای منفعت شخصی، پخش می کند. 


Futures (فیوچرز، آتی):

 قراردادی برای خرید یا فروش یک دارایی در آینده با قیمت توافق شده امروز است. سرمایه گذاران از آن هم به عنوان پوششی در برابر ریسک و هم به عنوان ابزاری برای سود استفاده می کنند.


Gas:

 نامی که به هزینه تراکنش اجرای یک قرارداد هوشمند، عملکردهای اتریوم و سایر پلتفرم های مشابه داده می شود. در واقع هزینه ی کارمزدهاست. این مبلغ در واحدهایی به نام Gwei پرداخت می شود که یک میلیاردیم اتر است.


EVM (ماشین مجازی اتریوم):

 یک ماشین مجازی است که به اجرای قراردادهای هوشمند روی بلاک چین اتریوم با پیگیری وضعیت آنها کمک می کند و به آنها اجازه می دهد تا به طور همزمان در کل شبکه از طریق اجماع اجرا شوند. 


Bitcoin maximalist:

 شخصی که از بیت کوین در برابر سایر دارایی های کریپتو دفاع می کند.


Block height (ارتفاع بلوک):

 هنگام بحث در مورد شبکه های بلاک چین مانند بیت کوین، این اصطلاح به تعداد بلوک هایی اشاره دارد که ارتفاع یا طول کل آن بلاک چین را تشکیل می دهند و از بلوک شماره صفر شروع می شود، که بلوک پیدایش نیز نامیده می شود، شروع می شود.


Bollinger bands:

 یک شاخص فنی که توسط معامله گران برای اندازه گیری نوسانات بازار استفاده می شود که شامل سه خط است که در سطوح انحراف استاندارد در بالا و پایین خط مرکزی رسم شده است.


BTD:

 مخفف Buy The Dip و به معنای خرید ارز یا توکن در زمانی است که قیمت کاهش می یابد و ارزان است.


Centralised (متمرکز):

 سیستمی بر مبنای قدرت است که در آن یک مقام مرکزی بر اجرای عملیات کنترل دارد. اغلب با یک سبک حکومت دیکتاتوری و یک نقطه برای حمله همراه است.


Coinless protocol (پروتکل بدون سکه):

 یک شبکه غیرمتمرکز است که در آن تمام مکانیسم های تشویقی در خود پروتکل و نه به عنوان یک لایه اضافی در بالای آن تعبیه شده است (مانند اتریوم). هدف آن ایجاد سیستم های کاملا مستقل بدون نیاز به مدیریت مرکزی است.


Cryptoeconomics:

 ترکیب رمزنگاری، نظریه اطلاعات، علوم رایانه و نظریه بازی، سیستم‌های اقتصادی امنی را ایجاد می‌کند که مدل‌های اجماع اثبات کار را از طریق مکانیسم‌هایی مانند کنترل غیرمتمرکز، تغییر ناپذیری و تراکنش‌های غیرقابل اعتماد تشویق می‌کند.


Crypto-native assets (دارایی‌های بومی رمزارز):

 توکن‌های دیجیتالی در پلتفرم بلاک چین که ارزش خود را از اجماع غیرمتمرکز شکل‌گرفته در میان همه یا اکثریت کاربران به دست می‌آورند و از یک منبع خارجی مانند پول فیات یا سهام شرکت تابعیت نمیکنند. به عنوان مثال می توان به اتر(ETH) و بایننس کوین (BNB) اشاره کرد.


Dead coin (سکه مرده):

 پروژه ای است که با هدف استفاده به عنوان ارز دیجیتال راه اندازی شده اما شکست خورده است.


DApps (برنامه های غیرمتمرکز):

 مخفف Decentralised applications است و DApps ها اساساً برنامه های نرم افزاری هستند که بر اساس فناوری بلاک چین ساخته و میزبانی می شوند و به جای وابستگی به واسطه های سنتی مانند دولت ها یا بانک ها، عملکردهای مختلفی را از طریق اقدامات همتا به همتا به کاربران ارائه می دهند. برنامه های غیرمتمرکز اغلب برای اجرای عملیات مالی غیرمتمرکز استفاده می شوند.


DAO (سازمان غیرمتمرکز مستقل):

 مخفف Decentralised autonomous organisation است و شرکت یا کسب و کاری است که توسط قراردادهای هوشمند اداره می شود و توسط جامعه دارای توکن اداره می شود.


DEX (صرافی غیرمتمرکز):

 مخفف Decentralised exchange است و  به صرافی گفته می شود که امکان داد و ستد همتا به همتا ارزهای دیجیتال را بدون دریافت هزینه توسط شخص ثالث یا واسطه در طول مسیر را فراهم می کند.


DeFi (امور مالی غیرمتمرکز):

 مخفف Decentralised finance است و برنامه های کاربردی مالی غیرمتمرکز مبتنی بر بلاک چین هستند که برای فعال کردن تراکنش های همتا به همتا بدون شخص ثالث توسعه داده شده اند. برنامه‌های DeFi شامل پلتفرم‌های وام‌دهی، صرافی‌ها، بازارهای پیش‌بینی و بسیاری از راه‌حل‌های دیگر هستند که بر روی پروتکل‌های مختلف مانند اتریوم یا بیت‌کوین ساخته شده‌اند.


PoA (اثبات اقتدار):

مخفف Proof of authority و یک مکانیزم اجماع است که در آن اعتبارسنجی‌ها باید قبل از ورود به گره‌های شبکه برای تأیید تراکنش‌ها، مالکیت مقدار یا نوع خاصی از سهام را نشان دهند. این مکانیزم توسط شبکه‌های بلاک چین مختلف از جمله شبکه‌های POA (بر اساس اتریوم) و Oyster Pearl (بر اساس IOTA Tangle) پیاده‌سازی شده است.


PoB (اثبات سوختن):

 مخفف Proof of burn و نوعی الگوریتم اجماع است که کاربران را ملزم می‌کند تا برخی از توکن ها بسوزانند یعنی آن ها را به آدرسی غیرقابل استفاده ارسال کنند و با این کار آن ها ثابت می‌کند که شرکت‌کنندگان واقعی و فعال در شبکه هستند.


PoS (اثبات سهام):

 مخفف Proof of stake و نوعی اعتبارسنجی است که از اعضا یا همان گره‌ها می‌خواهد مالکیت مقدار معینی از ارز دیجیتال را برای تضمین حق رأی خود در تأیید تراکنش اثبات کنند.


PoW (اثبات کار):

 مخفف Proof of work و الگوریتم اجماع مورد استفاده برای اعتبارسنجی تراکنش‌های زنجیره بلوکی است که از کاربران می‌خواهد پازل‌های محاسباتی پیچیده را برای اضافه کردن بلوک‌های جدید به زنجیره حل کنند.


Public key (کلید عمومی):

 یک کلید رمزنگاری است که به کاربر امکان می دهد ارز رمزنگاری شده را از کاربر دیگری دریافت کند، اما نمی توان از آن برای ارسال وجوه استفاده کرد. این کلیدها منحصر به فرد هستند و معمولاً از 64 کاراکتر برای رمزگذاری کیف پول شما یا ایجاد امضای دیجیتال تشکیل شده اند.


Private key (کلید خصوصی):

یک کلید رمزنگاری است که به کاربران امکان می دهد ارزهای دیجیتال را از کیف پول خود ارسال کنند، اما نمی توان از آن برای دریافت وجه استفاده کرد. آنها منحصر به فرد هستند و معمولاً از 64 کاراکتر تشکیل شده اند که برای رمزگشایی کیف پول خود یا ایجاد امضای دیجیتال از آن ها استفاده می شود.


Stablecoin (استیبل کوین):

 یک ارز دیجیتال طراحی شده برای به حداقل رساندن نوسانات قیمت است که معمولاً با ارزش یا عرضه آن در برابر یک دارایی فیزیکی مانند ارزهای فیات مانند دلار آمریکا یا فلزاتی مانند نقره و طلا تطبیق داده می شود.


Staking (استیکینگ):

 هنگامی که کوین ها را استیک می کنید، آنها را در یک کیف پول دیجیتال به منظور حفظ شبکه قفل می کنید. هنگامی که کیف پول شما در حال استیکینگ است، کوین ها یا توکن های بیشتری به شما پاداش داده می شود، اما این به این معنی است که نمی توانید این سکه ها را تا زمانی که قفل هستند معامله کنید.


Stop order:

 دستورالعملی که توسط سرمایه گذار هنگام قرار دادن سفارش خرید یا فروش در بازار ارائه می شود و شرطی را تعیین می کند که در صورت تحقق آن شرط (زمانی که بازار به نرخ معینی برسد) موقعیت معاملاتی آنها به طور خودکار بسته شود.


Tokenless ledger:

 نوعی دفتر کل توزیع شده است که برای کار کردن به ارز بومی نیاز ندارد و همچنین به عنوان بلاک چین «خالص» یا «فقط تراکنش» نیز شناخته می شود.


Token sale:

 فرآیند فروش توکن ها یا سکه های دیجیتال برای جمع آوری سرمایه برای پروژه بلاک چین قبل از شروع به کار و ایجاد درآمد آن است.


Transaction fee (کارمزد تراکنش):

 مبلغی که به ماینرها پرداخت می شود تا تراکنش ها را در بلاک ها تایید کنند و آنها را به شبکه بلاک چین اضافه کنند. این بخشی از مبلغی نیست که منتقل می‌شود، بلکه یک هزینه اضافی است که توسط کاربرانی که توکن‌ها را از طریق قراردادهای هوشمند ارسال می‌کنند (که توکن‌ها را به صورت خودکار ارسال می‌کنند) تعیین می‌شود. به عبارت دیگر، این مبلغی است که هنگام انتقال ارز دیجیتال در هر بازه زمانی معینی باید به ماینر بابت انجام این انتقال پرداخت کنید.


Trustless:

 اصطلاحی است که از آن برای توصیف سیستمی استفاده می شود که نیازی به اعتماد به هیچ طرفی ندارد زیرا از مکانیسم های رمزگذاری و اجماع برای تامین امنیت استفاده می کند.


Volatile market (بازار پر نوسان):

 بازاری است که در آن قیمت ها به سرعت در حال نوسان هستند، بنابراین پیش بینی اینکه در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد دشوارتر است.


Wallet address (آدرس کیف پول):

 کلید عمومی کیف پول ارز دیجیتال است که برای دریافت وجوه استفاده می شود.


Wallet seed phrase:

 این لیستی از کلماتی است که برای تولید کلیدهای قطعی و نهایی کیف پول استفاده می شود. می توان آن را مانند رمز عبور خصوصی یا شماره پین برای دسترسی وجوه رمزنگاری شده در نظر گرفت. بسیار مهم است که آن را ایمن نگه دارید زیرا اگر شخصی به آن دسترسی داشته باشد، می تواند به راحتی تمام توکن های شما را از کیف پولتان خارج کند.


Weak hands (دست های ضعیف):

 یک اصطلاح عامیانه است و به افرادی اطلاق می شود که به راحتی از نوسانات بازار می ترسند و با کاهش قیمت ها می فروشند و باعث افت بیشتر ارزش می شوند.


Whale (نهنگ):

 یک اصطلاح عامیانه است و به سرمایه‌گذاری که مقدار قابل توجهی دارائی برای سرمایه‌گذاری دارد، اشاره می کند. نهنگ ها معمولاً کسانی هستند که به دنبال سرمایه‌گذاری قابل توجه در یک ارزخاص هستند.


Whale watching (تماشای نهنگ):

 یک اصطلاح عامیانه است که برای تجزیه و تحلیل فعالیت سرمایه گذاران بزرگ و نهنگ ها استفاده می شود و هدف از این کار به دست آوردن سرنخ هایی مبنی بر اینکه آیا آنها قصد پامپ یا دامپ کوین ها را دارند، می باشد 


Moon:

 اصطلاحی عامیانه برای توصیف قیمت کریپتو که به طور نجومی افزایش می یابد.NFT: مخفف non-fungible tokens به معنی توکن های غیر قابل تعویض است. دارایی های دیجیتالی که منحصر به فرد هستند و نمی توان آنها را با اقلام عمومی مانند کوین ها یا الماس جایگزین کرد.


Node (گره):

کامپیوتری است که بخشی از یک شبکه( در اینجا  بلاک چین) است. همه گره ها برابر هستند و هر یک می تواند برای پخش پیام در کل سیستم استفاده شود.


Peer to Peer (همتا به همتا):

 سیستمی است که در آن دو طرف می توانند مانند یک بانک، تراکنش های مالی با یکدیگر را بدون دخالت شخص ثالث انجام دهند. بلاک چین نمونه ای از این نوع است زیرا گره های شبکه خود را مستقیماً به یکدیگر متصل می کند و به آنها اجازه می دهد تا داده ها و تراکنش ها را آزادانه بین خود به اشتراک بگذارند.


Ransomware (باج افزار):

 نوعی بدافزار است که رایانه ها را آلوده کرده و فایل ها را رمزگذاری می کند و آنها را تا زمانی که مالک برای بازپس گرفتن دسترسی پول پرداخت کند، گروگان نگه می دارد.


Rekt:

 اصطلاحی عامیانه که برای توصیف وضعیتی استفاده می شود که در آن یک سرمایه گذار با از دست دادن تمام پول خود به دلیل تجارت یا سایر عوامل در بازار، "ویران" می شود.


Sharding:

فرآیندی است که شامل تقسیم یک شبکه بلاک چین به گروه های کوچکتر از گره ها به نام "خرده" می شود، که هر کدام مسئول پردازش تراکنش ها به صورت موازی هستند. این کار می تواند فشار روی اجزا مانند CPU یا GPU را کاهش دهد تا بتوان از قدرت محاسباتی بیشتری برای حل معماهای رمزنگاری و دستیابی به اجماع استفاده کرد.


Shilling:

 نوعی تبلیغات است که در آن شخصی با استفاده از رسانه های اجتماعی یا نفوذ خود برای جلب توجه ، یک ارز دیجیتال را اغلب بدون توجه به کیفیت آن، به شدت تبلیغ می کند.


2FA (احراز هویت دو عاملی) :

 روشی برای تایید هویت ادعا شده کاربر است که در آن دو جزء جداگانه مورد نیاز است و معمولاً شامل یک چیزی که کاربر می داند (رمز عبور) و یک چیزی است که در اختیار دارد (توکن امنیتی).


ICO:

 مخفف Initial Coin Offering و به معنی عرضه اولیه سکه است.ICO اولین پیشنهاد برای خرید و فروش عمومی توکن ها یا دارایی های دیجیتال برای یک پروژه بلاک چین تازه متولد شده است.


IDO:

 مخفف Initial decentralized Offering و به معنی پیشنهاد غیرمتمرکز اولیه است، که مشابه یک ICO است، اما به کاربران اجازه می‌دهد تا قبل از اجرای پروژه با پروژه تعامل داشته باشند.


IEO:

 مخفف Initial Exchange Offering است و اشاره به زمانی است که یک سکه برای اولین بار از طریق صرافی ارز دیجیتال فروخته می شود.


Inflation (تورم):

 شرایط اقتصادی که در آن سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در حال افزایش است و قدرت خرید یک ارز در این شرایط کاهش می یابد.


Lambo (لامبو):

 اصطلاح عامیانه ای است که در اشاره به لامبورگینی استفاده می شود، اغلب نشان دهنده این است که با توجه به شرایط فعلی بازار، فرد چقدر انتظار دارد که سریع ثروتمند شود. همچنین اغلب به صورت طعنه آمیزی برای بیان عکس این شرایط نیز استفاده می شود: اینکه شخصی پول زیادی را در دوره های نزولی از دست داده است.


Limit order (سفارش محدود):

 دستورالعملی است که سرمایه گذار هنگام قرار دادن سفارش خرید یا فروش در بازار ارائه می دهد و برای سفارشات خرید، حداکثر قیمتی که مایل به پرداخت هستند و در سفارشات فروش حداقل مبلغی را که با فروش در آن قیمت موافقت می کنند را تعیین می کند.


Market capitalisation (ارزش بازار):

 مارکت کپ یک رمزارز، ارزش کل موجودی در گردش یک ارز دیجیتال است که از ضرب قیمت فعلی آن در کل تعداد عرضه شده اش به دست می آید.


Market order: (سفارش بازار):

 نوعی دستور محدود است که بدون تعیین قیمتی که باید در آن اجرا شود و با قیمت لحظه ای بازار، انجام می شود.


Mining difficulty (دشواری استخراج):

 فرآیندی که در آن ماینرها باید از قدرت محاسباتی خود برای حل پازل های رمزنگاری پیچیده قبل از تأیید تراکنش ها و کسب پاداش استخراج استفاده می کنند. سطح دشواری به عنوان شاخصی از رقابت ماینینگ در هر لحظه از زمان عمل می کند.


Double-spend (دوبار خرج کردن):

 زمانی که شخصی سعی می کند تراکنشی را ارسال کند، اما در نهایت آن را دو بار ارسال می کند، زیرا منتظر تایید اولین تراکنش در زنجیره نبوده است. این اغلب توسط کسانی انجام می شود که نیت بدی دارند و قربانی شدن می تواند منجر به از دست دادن تمام سرمایه شما شود. 


Digital gold (طلای دیجیتال):

 گاهی اوقات برخیاز رمزارزها، بر اساس بزرگ بودن و کاربرهایشان با طلای واقعی مقایسه می شوند. بیت کوین گاهی اوقات به عنوان طلای دیجیتال شناخته می شود.


Fiat gateways (دروازه های فیات):

 یک صرافی ارزهای دیجیتال که به کاربران اجازه می دهد ارزهای فیات مانند دلار یا یورو را برای مقاصد تجاری به حساب خود واریز کنند.


Halving (نصف کردن):

 فرآیندی که در آن پاداش استخراج بیت کوین هر چهار سال 50 درصد کاهش می یابد. این کار به منظور ایجاد نایاب بودن و کنترل کل عرضه انجام می شود (زیرا نمی توان بیش از 21 میلیون بیت کوین استخراج کرد).

shape